توسط طاهره | یکشنبه بیست و دوم اسفند ۱۴۰۰ | ۵:۲۵ ب.ظ
بدنبال ناکجا آباد
توکّلِ درست از یقينِ درست پیدا می آید. یقينِ هر که تمام تر بود، توکّلِ وی درست تر و یقين در دل است و توکّل کار دل است.
چون دل آرام گرفت،
خدا روزی بندگان می رساند
و کارِ بندگان می سازد
باید که متوکّل را اعتماد بر مال،
و اعتماد بر کسب و اعتماد بر اسباب نباشد،
اعتمادش بر کرم و فضل خدا باشد.
احساس رهایی ذهن، آزادگی، خلسه ی میان بیداری و خواب دارم...
احساس قشنگ آرامش، خنکای نسیم، صدای جیک جیک جوجه مرغ ها، لبخند کودکم، روشنای آسمانتان حالم را جلا میدهد...
دلم را داده ام، بخشیده ام و سپرده ام خدا جان. من عاشقم به شما، خداوند تاریکی ها،. خداوند نورها، من مومنم به شما و امید ندارم به کس جز به شما. که شما نه کس که وجود هر وجود و ناوجودی. خدایا مرا به عشق خودت زنده بدار، بزرگ کن،. پیر کن و بمیران. که من در گلو بغض و در دل آه و در چشم اشک فراغ شما را دارم. تمام چیزهایی که مرا از درون نمی آرامد و محرمی جز شما ندارد.
برچسب : نویسنده : dbaranekavirf بازدید : 96